هرکسی دنیایی داره؛ شاید خیلی وقتها دوست داشتم سر از دنیای شماها در بیارم، البته نه همهتون، بیشتر منظورم تو هستی که یه جورایی احساس میکنم هنوز سادگیت رو حفظ کردی، هنوزم یه کمی از ویرجینیتی رو نگه داشتی؛ تو که کپی نیستی، تو که اصلِ اصل هستی.
اما این قضیه ادامه پیدا میکنه و من هنوزم نتونستم وارد دنیای کوچیکت بشم؛ کلید؟! شاید کلید رو باید پیدا کرد...
بیخیال بابا؛ از خیلی چیزا خستهام، اصلاً تو بیا منو پیدا کن
حداقل سعی کن یه ردپایی از خودت بذاری، چراغی رو روشن بذاری تا بتونم پیدات کنم
همینجاست که یاد Wonderwall میافتم:
And all the roads we have to walk are winding
And all the lights that lead the way are blinding
3 نظرات:
اینقدر زود جا زدی؟...حالا حالا ها باید ادامه بدی رفیق...
حالا که اصل اصل هست...حالا که سادگیش رو حفظ کرده...تو باید پیداش کنی....
خسته نشو...
راه زیاده...
البته می تونی بگردی دنبال جاده های مستقیم و چراغهایی که مسیر رو برات مشخص کنن...چراغهای پر نور...
بگرد...
سلام.ممنون که بهم سر زدین...فکر کنم همه ما دنبال این هستیم که یکی پیدامون کنه.لذت کشف شدن رو با هیچ چیزی نمیشه عوض کرد.با اجازه لینک شدین.خوشحال می شم بهم سر بزنین.
بدبختی می دونی کجاست ؟
این که پیدا کردن اون اصل ها ، اون ها که بقول خودت هنوز کمی ویرجینیتی شون رو حفظ کردن روز به روز داره سخت تر میشه ... روح خالص رو باید پیدا کرد اما کو ؟
ارسال یک نظر